پایگاه تحلیل الوقت - حملات اخیر و تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه لبنان را نمی توان در چارچوب تنش 10 ماه گذشته ارزیابی کرد، بلکه به نظر میرسد که ما شاهد دور جدیدی از تنشها در مرز لبنان و شمال فلسطین اشغالی هستیم. در همین ارتباط پایگاه تحلیلی الوقت گفتگویی را با آقای مصیب نعیمی، کارشناس مسائل لبنان داشته و نظرات کارشناسی ایشان را درباره تحولات اخیر لبنان جویا شده است. این گفتگو به شرح ذیل است:
آیا حمله به بیروت نشان دهنده سطح جدیدی از تنش است؟ آیا ما وارد مرحله جدیدی از جنگ شده ایم؟
قطعا شرایط فعلی در جنگ غزه و شمال فلسطین اشغالی با گذشته متفاوت است. در حال حاضر رژیم صهیونیستی با توجه به ناکامی هایی که بدست آورده و عدم توان دستیابی به نیروهای مقاومت در غزه وقت خود را صرف گسترش جنگ ولو بصورت فرسایشی چه در غزه یا کرانه باختری و یا جنوب لبنان کرده است. تلاش تل آویو آن است تا علیه مقاومت فشار بیشتری وارد شود، اما نتیجه این اقدامات برعکس خواهد بود. اقدامات تجاوزگرایانه صهیونیستها نه تنها مقاومت لبنان را روبروی مردم قرار نداد، بلکه حمایت مردمی از مقاومت بیشتر شده است. در ماجرای انفجار بیسیم ها حتی در میان مخالفان حزب الله هم همدردی و همبستگی نسبت به مقاومت رخ داد. بنابراین رژیم صهیونیستی بدنبال آن است که از فشار افکارعمومی علیه جنگ غزه راحت شود و بار جنگ را به لبنان انتقال دهد. از سوی دیگر غربی ها و اروپایی ها که تا کنون از اسرائیل با وجود نسل کشی حمایت کردهاند، اکنون با هزاران کودک و زن کشته شده در جنگ غزه و بدنامی بینالمللی اسرائیل حمایت خود را کمتر علنی میکنند، اگرچه هنوز حامی تل آویو هستند. رژیم صهیونیستی هم در مسئله تنش در منطقه تقلا می کند تا بحث جنگ را به سمتی ببرد که بتواند مدعی دستاورد شود. نتانیاهو آینده اش در گرو باقی ماندن و پیروزی ظاهری در جنگ است و سعی می کند تا فضای جنگ و بحران را از غزه به سمت لبنان منحرف کند تا شدت مخالفت ها را با کابینه تندرو خود کاهش دهد.
آیا اقدامات اسرائیل علیه لبنان تاثیری بر توان رزمی و پشتیبانی حزب الله لبنان داشته است؟
خوب است بدانیم زمانی که حزب الله در سال 1982 تشکل شد، در آن زمان لبنان در اشغال صهیونیستها بود و بنا به ضرورت حزب الله لبنان با توان اندک تشکیل شد. همین مجموعه در سال 2000 اسرائیل را از لبنان بیرون راندند و آخرین جنگ هم سال 2066 بود که در آن صهیونیستها بخش اعظم محلات مسکونی جنوب بیروت در حد منطقه یک میلیون 600 هزار نفری را ویران کردند، اما بالاخره پایداری مقاومت نیروهای حزب الله و پیگیری سیاست رعب در برابر رعب رژیم صهیونیستی را وادار به تسلیم و پذیرش شکست کرد. اگرچه نوع عملکرد وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه حزب الله تا کنون دردناک و پرهزینه بوده است، اما این شرایط مقاومت را ناامید نکرده و برعکس مقاومت برای جنگ جدی تر شده است. حزب الله این باور را دارد که جنگ سرنوشت ساز اکنون در جریان است و بدنبال مقابله تمام عیار با اسرائیل است. اکنون نفس جدیدی در نسل جدید مقاومت ایجاد شده است، مانند همان رویکردی که نسل جدید مقاومت فلسطین دارد و سازش گذشتگان را رد میکند. مقاومت هم در لبنان و هم در غزه و کرانه باختری بدنبال تسویه حساب نهایی با اسرائیل است و برای این هدف خود مصمم تر از قبل شده است.
گزینه های حزب الله لبنان و نیروهای مقاومت در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی چیست؟
در تحلیل این قضیه میتوان به موضعگیریهای رهبران حزب الله لبنان توجه داشت، اما وقتی نگاه می کنیم، چه در صحبت های سیدحسن نصرالله و چه شیخ نعیم قاسم هیچ گونه رد و نشانی از نوع و اندازه و شدت گزینه حزب الله در برابر اسرائیل را نمی توان دید که دلیل آن امنیتی بودن مسائل نظامی است، اما چیزی که مشخص و روشن است، این که حزب الله حتما گزینه موردنظر خود را براساس زمان و مکان خواهد داشت.
مسئله دوم آن که حزب الله با همان سیاستی که اسرائیل را از جنوب لبنان بیرون کرد، با همان سیاست وحشت در برابر وحشت و یا رعب در برابر رعب به مقابله با اسرائیل خواهد پرداخت. قطعا اسرائیل خودش باید احساس ناامنی کند و رژیم صهیونیستی هرکاری کند، نمی تواند امنیت شمال و حتی کل رژیم را تامین کند. این ضعف رژیم صهیونیستی و سیاست کلان حزب الله است، اما نحوه استفاده از زمان و مکان سیاست حزب الله علیه اسرائیل معلوم نیست، هرچند براساس تاکیدات رهبران حزب الله واکنش جدی و آسیب رساندن به رژیم صهیونیستی هدف اصلی نیروهای مقاومت است.
چرا غرب در برابر اقدامات اسرائیل علیه لبنان کاری انجام نمی دهد؟ چرا واکنش غرب به اعلام نگرانی محدود شده است؟
غرب شریک تمام جنایات رژیم صهیونیستی است. غرب با هماهنگی کامل با اسرائیل و تعیین نقش خود به عنوان نقش میانه فقط ابراز نگرانی می کند، اما همزمان می گوید ناوگان ما از اسرائیل حمایت می کند. در مقابل اسرائیل هم خودش را از غرب طلبکار می داند و معتقد است که برای غرب در حال جنگیدن در منطقه است و به همین دلیل اسرائیل از امکانات غرب و آمریکا استفاده می کند. مثلا بلینکن 10 سفر در 10 ماه گذشته به اسرائیل داشته و دیگر مسئولان آمریکایی هم در حال رفت و آمد به فلسطین اشغالی هستند. تسلیحات اسرائیل را غرب تامین میکند و ویران کننده ترین تسلیحات در اختیار اسرائیل قرار دارد، اعلام نگرانی غرب از تحولات غزه و لبنان فقط برای فریب افکارعمومی است. لذا غرب و اسرائیل جدا از هم نیستند و در یک مسیر قرار دارند. وقتی در 10 ماه گذشته با وجود کشتار هزاران زن و کودک نمی توان قطعنامه ای علیه اسرئیل در شورای امنیت صادر کرد، و وقتی دادگاه بینالمللی علیه اسرائیل حکم می دهد، اما آمریکایی ها اجازه اجرای حکم را نمی دهند، لذا آمریکایی ها و غربی ها در این جنایات شریک هستند. چه بسا جنایات غزه با توصیه و پیشنهاد آمریکا انجام می شود، مثلا از نتانیاهو در کنگره آمریکا به شدت استقبال می شود و کل شبکه ها و رسانههای غربی در اختیار اسرائیل است. در واقع اگر حمایت غرب و سکوت اعراب نبود، اسرائیل جرات جنایت ضد بشری در غزه را نداشت.